در این کتاب می خوانید … همه به طرف بخاری رفتند. مادر روی صندلی بزرگ نشست و بت روی زمین کنار پایش، مگ و ایمی روی دسته‌ها و جو به پشتی صندلی تکیه داد تا اگر نامه متاثرکننده بود کسی متوجه احساساتش نشود. آن روزها کم‌تر نامه‌ای نوشته می‌شد که متاثرکننده نباشد، به خصوص نامه‌هایی که از طرف پدرها فرستاده می‍‌شد. در این نامه‌، خیلی کم درباره‌ی سختی‌ها، خطرها و یا دلتنگی‌ها نوشته شده بود. این نامه‌ای بود سراسر امید و خوشحالی، پر از توصیف‌های زنده از زندگی در اردوگاه، پیشروی‌ها و اخبار ارتش. فقط در انتهای نامه، احساسات پدرانه غلیان کرده و با آرزوی بازگشت به خانه و دیدن دوباره‌ی دخترهایشان نامه را تمام کرده بود. به آن‌ها بگو خیلی دوست‌شان دارم و از طرف من همه‌شان را ببوس. بهشان بگو روزها در فکرشان هستم و شب‌ها برای‌شان دعا می‌کنم و عشق و محبت آن‌ها دلم را گرم و خاطرم را آسوده می‌کند. یک سال انتظار برای دیدن دوباره‌ی آ‌ها زمان زیادی است اما به آن‌ها بگو در دوره‌ی انتظار باید همگی کار کنیم و این روزهای سخت را به بطالت نگذرانیم. می‌دانم که تمام حرف‌هایم را به یاد دارند و دخترهای خوبی برای تو هستند، وظایف‌شان را به خوبی انجام می‌دهند و با دشمن‌های درونی می‌جنگند و بر آن‌ها با زیبایی‌ها غلبه می‌کنند تا زمانی که من برگردم و بیش‌تر از همیشه به ن کوچکم افتخار کنم


مبلغ قابل پرداخت : 4,000 تومان

سایت فایل سرچ getelementbyid ,style ,email ,background ,آن‌ها ,value ,690605 style ,style background ,email 690605 ,690605 value ,getelementbyid email ,690605 style background ,getelementbyid email 690605 ,background ffebeb alert ,style background ffebeb منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار روز جهان تردمیل خانگی فروشگاه اینترنتی کتاب | خرید کتاب کمک درسی هواشناسی دشتستان تلگرام نیوز آموزش و فروش پدل برد پویانیز / 09123458916 natado selenophile ????♥️